توچه گفتی سهراب؟

 توچه گفتی سهراب؟قایقی خواهم ساخت...
باکدوم عمردراز؟
نوح اگرکشتی ساخت عمرخودراگذراند،با تبر روز و شبش،بردرختان افتاد سالیان طول کشید،عاقبت اماساخت،پس بگوای سهراب...شعرنوخواهم ساخت بیخیال قایق...
باکه میگفتی...
تاشقایق هست زندگی باید کرد؟
این سخن یعنی چه؟
باشقایق باشی...زندگی خواهی کرد
ورنه این شعروسخن
یک خیال پوچ است پس اگرمیگفتی... تاشقایق هست حسرتی باید خورد،جمله زیباترمیشد
توببخشم سهراب...
که اگردرشعرت،نکته ای آوردم،انتقادی کردم بخدا دلگیرم،ازتمام دنیا،ازخیال ورویا بخدا دلگیرم،بخدامن سیرم،من جوانی پیرم
زندگی رویانیست
زندگی پردرداست
زندگی نامرداست،زندگی نامرداست...

[ شنبه 27 دی 1393برچسب:, ] [ 19:13 ] [ sajad ]
[ ]

 در زنـدگی
برای بعضـیا
از یـک روز ، از یـکجا ، از یـک نفـر بـه بعـد 
دیـگر هیـچ چـیز مثـل قبـل نیـست !
نـه روزهـا ، نـه رنگ هـا و نـه خیابان هـا . . .


[ چهار شنبه 10 دی 1393برچسب:, ] [ 22:17 ] [ sajad ]
[ ]